نشانه‌هایی در جان ما

الف. مقدمه

«آیات انفسی»[1] در قرآن کریم همان «نشانه‌های نزدیک در ما» است که به‌روشنی نظم و هدفمندی خلقت ما را و وجود خالقی مدبر و حکیم در ورای آن را به ما نشان می‌دهند. «ما» دو جنبه وجودی داریم؛ جنبه‌ای مادی که همین تن ماست و جنبه‌ای فرا مادی که از آن به «روح» یا «جان» یاد می‌کنیم. عجایب آنچه مربوط به جان و روح ماست اگر بیش از عجایب اعضای تن ما نباشد کمتر از آن نیز نیست. در مقاله قبل به نشانه‌هایی از تن مادی اشاره کردیم و در این درس به نشانه‌هایی از جان فرا مادی خویش خواهیم پرداخت.

ب. فراتر از پیکره مادی

ما بسی بیشتر از این تنیم. تنی که روزبه‌روز در حال تحلیل و تبدیل است و به اعتراف دانشمندان علم تجربی هر هفت سال یک‌بار تمام سلول‌های مادی آن از بین می‌روند[2] و سلول‌هایی جدید جایگزین آن‌ها می‌شوند. بدن مادی امروز ما با بدن مادی هفت سال پیش ما حتی در یک سلول نیز مشترک نیست اما بااین‌همه «ما» همان شخصی هستیم که هفت سال پیش و قبل‌تر آز آن وجود داشتیم. این‌همه نشان می‌دهد که حقیقت ما فراتر از «وجود مادی» ماست.[3]

بسیاری از حالت عجیب درونی ما ـ که آن‌ها را با تمام حقیقتشان درک می نماییم ـ هیچ ارتباطی به بدن مادی ما ندارند و همه از احوال «جان ما» هستند. ادراک و شعور، عشق و نفرت، کینه و محبت، درد و لذت، غبطه و حسرت و ده‌ها صفت درونی دیگر همه از عجایبی است که حقیقت فرا مادی ما در درون خود از آن‌ها بهره‌مند‌است. برای مثال مغز ما چیزی جز غده‌ای دندانه‌دار و پیچیده که از عضله و پی و انواع آن تشکیل‌شده است نیست.[4] این اجزای مادی خود فاقد شعور و ادراک هستند و قدرت عظیم ادراک ـ که علوم مختلف عقلی و تجربی و ... از آن به دست می‌آیند و صفحات بی‌شماری از خاطرات گذشته از طریق آن یادآوری می‌شوند و ... ـ در حقیقتی ماورای این عناصر مادی وجود دارد. حال باید پرسید آیا می‌توان این نظام پیچیده روحی ما را محصول تصادفی کور دانست؟

ج. نتیجه

در بررسی آیات انفسی و نشانه‌های خدا در وجود خویشتن نباید از عجایب مربوط به روح و جان خود غفلت نماییم. هرچند نظم و هماهنگی در بدن مادی انسان بسیار مشهود است اما این امر در حقیقت فرامادی انسان نیز به‌وضوح دیده می‌شود و در حالتی از انسان نظیر ادراک و محبت و نفرت و ترس و ... نمایان می‌شود.



[1] فصلت: 53.

[2] تفسیر نمونه، ج 12، ص 264.

[3] برای مطالعه بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه، ج 12، ص 263 به بعد.

[4] نشانه هائی از او، 216.