نشانه هایی در تن ما
نشانههایی در تن ما
الف. مقدمه
رد پای نظم و هدفمندی در عالم طبیعت قبل از هرجائی باید از درون خود ما جستجو شود. ساختمان عظیم بدن ما ـ که پیچیدگیهای فراوان آن دانشمندان تجربی را روزبهروز حیرانتر میسازد ـ شاهدی نزدیک، قوی و فریادگر بر وجود نظم است. قرآن کریم به این نکته توجه ویژه دارد و بشر را بهدقت در نظم و هدفمندی موجود در درون خودش دعوت مینماید.[1]
ب. نظم و هدفمندی در ساختمان عجیب قلب
قلب هر انسانی بهطورمعمول در هر دقیقه 70 بار، در هر ساعت 4.200 بار، در هر شبانهروز 100.800 بار و در یک سال 36.792.000 بار، باز و بسته میشود! روزگاری دراز بدون خواب و آسایش این وظیفه را به دوش میکشد و بدون هیچ فتور و خستگی از مکیدن خون و بیرون ریختن آن در هر مرتبه باز و بسته شدن، دریغ نمیکند. تنها دقایق محدودی اگر لطفش را از سر ما بردارد حیات را بدرود خواهیم گفت اما آنچنان هدفمند و دقیق آفریده شده است تا ما را شبانه روز زنده نگاه دارد. این موجود کوچک که از هر ماشین غولپیکری آهنینی قدرتمندتر مینماید برای یک انسان 70 ساله 2.575.440.000 مرتبه باز و بسته میشود! بهراستی کدام فلز قدرتمندی در جهان وجود دارد که بهاندازه او تلاش کند اما درعینحال سائیده نشود و از بین نرود؟!
دانشمندان معتقدند انرژی که در 12 ساعت از قلب به دست میآید قادر است وزنه 65 تنی را از زمین بلند نماید و مقدار حجم خونی که بهوسیله تلمبه قلب در ظرف یک سال زده میشود در حد 2.600.000 لیتر است که برای حمل آن نیازمند به 81 تانکر عظیم آب هستیم![2]
این قدرت عظیم را چه کسی به این ماهیچه ضعیف داده است؟ چه کسی او را ملزم به فعالیت شبانهروزی گردانده و به وی فهمانده است که دمی آسایش او برابر با مرگ یک انسان است؟ آیا میتوان چنین مخلوق عظیمی را ـ که تنها گوشه محدودی از ساختمان پیچیده بدن انسان را تشکیل داده است ـ حاصل یک تصادف کور دانست؟!
ج. نتیجه
ابتدائی ترین راه برای آشنایی بانظم موجود در جهان هستی دقت در ساختمان آفرینش بدن و تن انسان است. آفرینشی شگرف که عجایب آن تمامی ندارد و تأمل و دقت در گوشه محدودی از آن ـ نظیر ساختمان قلب ـ انسان را بهروشنی به تصدیق وجود نظم و هدفمندی در خلقت خویش وامیدارد.