آفرینش پس از مرگ
دوستم که برای خودش آقای دکتری بود آمپول من رو تزریق کرد و با هم راه افتادیم سمت خونه. بین راه ازم پرسید: چرا باید به چیزی مثل معاد اعتقاد داشته باشیم؟ چطور ممکنه که خدا بتونه استخوان های پوسیده رو دوباره زنده کنه؟ این استخوان ها تبدیل به خاک شدند.
ازش پرسیدم: تو بلدی آمپول بزنی؟
گفت: یعنی چی؟ من تا حالا این همه آمپول زدم. همین الان به خودت آمپول زدم. مگه می شه بلد نباشم؟
گفتم: خب خدا هم وقتی دفعه اول این مردم رو خلق کرد این ها هیچی نبودند. اگر استخوان های پوسیده شون تبدیل به خاک بشه تازه می شه مثل اولش. چطور می شه خدا که یک بار اینها رو خلق کرده، نتونه دوباره این کار رو بکنه؟[1]
برای اطلاعات بیشتر می توانید به تفسیر نمونه ذیل همین آیه رجوع فرمایید.
+ نوشته شده در دوشنبه دوازدهم تیر ۱۳۹۶ ساعت 9:33 توسط م.نبی زاده
|