علت پدید آورنده جهان نظام مند

علت پدیدآورنده جهان نظام‌مند

الف. مقدمه

در مقالات پیشین از وجود نظم در جهان خلقت سخن گفتیم و نشانه‌هایی بسیار محدود از خالق جهان هستی را در جان و در بیرون جان خویش به نظاره نشستیم. آنچه بیان کردیم تماماً به توضیح و تبیین مقدمه اول برهان نظم می‌پرداخت مقدمه‌ای که به‌روشنی ادعا می‌کند: «جهان خلقت دارای نظامی هدفمند است.» اینک چنانچه پیش‌تر[1] وعده کردیم باید به مقدمه دو برهان نظم بپردازیم؛ مقدمه‌ای که بیان می‌دارد: «هر نظام هدفمندی ناظمی عالم و قادر دارد.»

مقدمه دوم این برهان دست‌کم از دو طریق قابل تبیین و اثبات است، در این مقاله و مقالات پیش رو این دو طریق تبیین می‌شوند.

ب. علت عالَم، ناظم عالَم

اولین راه برای اثبات کردن این مدعا که «هر مجموعه منظمی ناظمی دارد» تمسک به‌قاعده علیت است. قاعده علیت قاعده بدیهی و روشنی است که هر انسانی از ابتدائی که قوه عقل او شروع به فعالیت می‌کند تا انتهای حیات خویش به آن تصدیق می‌کند. از کودک نوپایی که به دنبال عامل صدای اسباب‌بازی خود می‌گردد تا دانشمند حاذقی که در آزمایشگاه به دنبال کشف علت یک فعل‌وانفعال شیمیائی می‌کوشد همه بر این قاعده توافق دارند که «هیچ پدیده‌ای بدون علت موجود نمی‌شود». هیچ عاقلی هنگامی‌که در یک حادثه خطرناک واقع می‌شود و مثلاً مبتلا به بیماری جانکاهی می‌گردد آن را معلول «تصادف» و بدون علت نمی‌شمارد بلکه ای‌بسا سال‌ها می‌کوشد تا علت آن را جستجو کرده و از شکل‌گیری حادثه مشابه آن جلوگیری کند.[2]

چگونه ممکن است کسی که به‌قاعده علیت باور دارد و برای کوچک‌ترین پدیده‌ها در جهان هستی به دنبال علت می‌گردد برای کل نظام هستی که سرتاسر عظمت و شگفتی است علتی را باور نکند؟ آری همان عقلی که پدید آمدن یک‌صدای بی‌محتوا را بدون علت نمی‌داند پدید آمدن یک دنیای پرعظمت را نیز بدون علت نمی‌شمارد بلکه نه‌تنها به وجود این علت تصدیق می‌کند بلکه به دلیل عظمت و نظم خارق‌العاده‌ای که در معلول او مشاهده می‌کند به «علم» و «قدرت» این علت نیز اذعان می‌نماید.[3]

ج. نتیجه

بر اساس قانون علیت هیچ پدیده‌ای بدون سبب و علت نیست بنابراین جهان هستی با این عظمت حیرت‌انگیز علتی قادر و عالم دارد.



[1] در مقاله 19 تحت عنوان «جهانی منظم و هدفمند»

[2] در خصوص اطلاع بیشتر درباره قانون علیت ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری، ج 6، ص 542 به بعد.

[3] برای توضیح بیشتر ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری، ج 4، ص 64 به بعد.

قدرت

قدرت

آفرینش پس از مرگ

زندگی پس از مرگ

دوستم که برای خودش آقای دکتری بود آمپول من رو تزریق کرد و با هم راه افتادیم سمت خونه. بین راه ازم پرسید: چرا باید به چیزی مثل معاد اعتقاد داشته باشیم؟ چطور ممکنه که خدا بتونه استخوان های پوسیده رو دوباره زنده کنه؟ این استخوان ها تبدیل به خاک شدند.

ازش پرسیدم: تو بلدی آمپول بزنی؟

گفت: یعنی چی؟ من تا حالا این همه آمپول زدم. همین الان به خودت آمپول زدم. مگه می شه بلد نباشم؟

گفتم: خب خدا هم وقتی دفعه اول این مردم رو خلق کرد این ها هیچی نبودند. اگر استخوان های پوسیده شون تبدیل به خاک بشه تازه می شه مثل اولش. چطور می شه خدا که یک بار اینها رو خلق کرده، نتونه دوباره این کار رو بکنه؟[1]

برای اطلاعات بیشتر می توانید به تفسیر نمونه ذیل همین آیه رجوع فرمایید.



[1] سوره مبارکه یس / آیه 79