خالق

خدا وجودی کامله که کوچکترین نقصی توش راه نداره. بعضی از مسایل اونقدر برای ما تکراری شده که ما اونها رو نقص نمی دونیم. مثل مخلوق بودن، چشم و گوش داشتن، جسم بودن و ...
اما حقیقت اینه که همه اینها نقص حساب می شه. کسی که مخلوق باشه یعنی حداقل یک نفر برتر از اون (خالقش) هم وجود داره و کسی که چشم و گوش داره یعنی برای دیدن و شنیدن به چشم و گوش نیاز داره و نیازمند محسوب می شه و کسی که جسم داره یعنی محدود به مکان و زمان هست و این محدودیت نقص حساب می شه. ولی اونی که جسم نداره مکان و زمان براش مطرح نیست و هیچ محدودیتی نداره.
با این توضیحات معلوم می شه خداوندی که هیچ نقصی نداره نباید مخلوق آفریننده دیگه ای باشه. در نتیجه خدا از اول بوده و کسی اون رو به وجود نیاورده.[1]

بحث در مورد مشکلات فراوان قانون گذاری توسط بشر بود و اینکه قانون گذاری باید الهی باشه.
یکی دیگه از مشکلات قانون گذاری بشری اینه که اگر یک انسان قانون گذار شد، این قانون برای هیچکس دیگه ای مقدس نیست و شاید برای خیلی ها حتی قابل احترام هم نباشه. چرا؟ چون اون کسی که این قانون رو قرار داده یکی مثل خودم هست. اصلا اون کی باشه که بخواد برای من قانون بذاره؟
اما وقتی قانون از طرف خدا باشه حتما مقدس هم هست. چون علاوه بر این که مشکلاتی مثل نقص علم و غریزه و تهدید و ... رو نداره، خالق من هم هست. اون تمام زوایای وجودی من رو کاملا می شناسه و می دونه چی برام خوبه و چی برام بده. خدا دیگه یکی مثل من نیست که قانونش برای من مقدس نباشه.[1]

فرض کن به 3 تا نقاش سفارش می دیم که سه تا نقاشی برامون بکشند. اولی سر خروس، دومی شکم خروس و سومی پای خروس. بعد از آماده شدن نقاشی ها می ریم و نقاشی ها رو می گیریم. به نظر شما این ۳ تا نقاشی با هم هماهنگ هستند؟ جسمشون، اندازه شون، رنگشون و بقیه خصوصیاتشون به هم می خورن؟ باید بگیم احتمالی اینکه این نقاشی ها با هم هماهنگ باشند تقریبا نزدیک به صفر هست. و اگر تعداد نقاشی ها و نقاش ها بیشتر بشه این احتمال به صفر نزدیکتر می شه.
اما توی جهان همه چیز با هم هماهنگ هست. شیر مادر با به دنیا اومدن نوزاد هماهنگه. امواج صوتی با گوش ما هماهنگه. نور با چشم ما هماهنگه. همه اعضای چرخه تولید از خورشید و دریاها گرفته تا ابر و درخت و حیوانات با هم هماهنگ هستند. غذا ها با معده ما هماهنگ هستند. و هر چه بیشتر نگاه می کنیم می بینیم این هماهنگی ها محدود نیستند و تا بینهایت ادامه دارند.
همین هماهنگی ثابت می کنه که خالق همه این مخلوقات یکی هست.[1]

هیچکدوم از ما قبول نمی کنیم که یک گل کاغذی سازنده نداشته باشه یا نقاشی یک خروس نقاش نداشته باشه!
پس چطور می خوایم قبول کنیم که گل طبیعی سازنده نمی خواد و خود خروس خدا نمی خواد؟[1]
این طور نیست که هر چیزی خودش درست شده باشه و همه اینها رو خدا درست کرده.
در قرآن کریم می خونیم که خداوند همه جنبندگان رو به شکل ها و نوع های مختلف خلق کرده و بر خلق کردن همه اینها قدرت داره.[2]
حواسمون باشه وقتی می خوایم چیزی (وجود خدا) رو نفی کنیم، لوازم حرفمون رو هم بپذیریم:
اگر قبول کنیم خدایی وجود نداره پس نقاشی ها؛ نقاش نمی خوان؛ گل های کاغذی سازنده نمی خوان؛ ساختمون ها بنا نمی خوان؛ ماشین ها سازنده نمی خوان و ...