دلیل تاکید کتاب و سنت بر برهان نظم

دلیل تأکید کتاب و سنت بر برهان نظم

الف. مقدمه

در مقالات قبلی هر دو مقدمه برهان نظم تبیین گردید: جهان خلقت دارای نظامی هدفمند است + هر نظام هدفمندی ناظمی عالم و قادر دارد = جهان خلق ناظمی عالم و قادر دارد. شایسته است در انتهای این بحث به سر تأکید بر این برهان درآیات قرآن و روایات اسلامی بپردازیم. به‌راستی چه ویژگی منحصربه‌فردی در این برهان وجود دارد که موجب شده است آیات قرآن و روایت اسلامی بدین حد به آن بپردازند؟[1]

ب. جایگاه و اهمیت برهان نظم

دلیل نظم ویژگی‌های خاصی دارد که اهمیت آن را بین سایر ادله خداشناسی روشن می‌سازد. در ادامه به سه مورد از این ویژگی‌ها می‌پردازیم:

1) چنانچه پیش تر نیز بیان شد این راه نیازمند به دانستن مقدمات پیچیده و فنی و بهره‌مندی از مبانی فلسفی و عقلی نیست ازاین‌رو برای همه مردم با هر سطحی از معلومات مفید خواهد بود.

2) این دلیل هم‌زمان علاوه بر اثبات وجود خداوند متعال صفت «علم» و «قدرت» را نیز برای او ثابت می‌کند به خلاف برخی از براهین خداشناسی که اثبات علم و قدرت و سایر صفات الهی در آن‌ها نیازمند به ارائه برهان و دلیل مستقل است.[2]

3) این دلیل نقش بسیار مؤثری در آگاهانه کردن فطرت انسان‌ها دارد.[3] با دیدن عجایب مخلوقات عالم به‌صورت ناگهانی قلب انسان آماده فرومی‌ریزد و در یک آن، با تمام وجود، سرشار از باور و اعتقاد به خدا می‌شود. این اثر عملی شگفت‌انگیز در براهین عقلی کمتر دیده می‌شود.

ج. نتیجه

برتری برهان نظم از سایر براهین خداشناسی را می‌توان در سه ویژگی آن جستجو نمود؛ بی‌نیازی از مقدمات پیچیده عقلی، اثبات صفات الهی در کنار اثبات اصل وجود خدا و نقش بسیار روشن برهان نظم در آگاهانه کردن شناخت فطری انسان، ویژگی‌هایی هستند که موجب برتری این برهان بر سایر براهین می‌شوند.



[1] در باب آیات قرآن در این خصوص پیش‌تر بحث شد و در خصوص آشنایی با روایات ر.ک: بحارالانوار، ح 3، ص 61 به بعد.

[2] هستی‌بخش، ص 51 و تبیین براهین اثبات خدا، ص 231.

[3] آموزش عقاید، ص 67.

برهان شرط بندی در عهد امام صادق

برهان شرط‌بندی در عهد امام صادق علیه‌السلام

الف. مقدمه

برهان پاسکال در قرن 17 میلادی از او صادر شد و اهمیت فراوانی در دنیای غرب پیدا کرد. برخی معتقدند او این برهان را از تعالیم اسلامی که از غزالی ـ فیلسوف پرآوازه مسلمان ـ آموخت دریافت نموده است و خود غزالی نیز این مطلب را از روایاتی که از امیر المومنین[1] و امام صادق علیهماالسلام دیده بود، برداشت نمود.[2]

درهرصورت چه پاسکال این مطلب را در منابع اسلامی دیده باشد یا ندیده باشد مسلم است که قرن‌ها قبل از او می‌توان نظیر این استدلال متین را در آموزه‌های اهل‌بیت عصمت و طهارت ملاحظه نمود. در ادامه سخن امام صادق علیه‌السلام در این خصوص را بیان می‌کنیم.

ب. امام صادق علیه‌السلام و برهان شرط‌بندی

ابن ابی العوجاء یکی از سرسخت‌ترین منکران خدا در عهد امام صادق است. دریکی از سال ها به مناسبت رسم عربی خود، در ایام حج، در مکه حاضر بود و همراه با رفیقش رفتار حاجیان را در سرزمین مکه «دیوانگی» محسوب می‌کرد و آن‌ها را مجنون می‌شمرد. در همین سفر با امام صادق برخورد نمود و این مسئله را برای حضرت بیان کرد، حضرت به او فرمود: «اگر این‌چنین باشد که تو می گوئی [و خدا و آخرتی وجود نداشته باشد] – که البته این‌چنین نیست – آنگاه هم ما و هم تو نجات خواهیم یافت؛ اما اگر آن‌چنان باشد که ما می‌گوییم [و خدا و سرای آخرت وجود داشته باشد] – که البته این‌چنین است – آنگاه ما نجات می‌یابیم اما تو هلاک می‌شوی.»[3]

بنابراین در فرض عدم وجود خدا خداپرست و کافر یکسان خواهند بود و هر دو بعد از سال‌های زندگی در دنیا، می‌میرند و نابود می‌شوند اما در فرض وجود خدا خداپرست و کافر یکسان نیستند و سعادت ابدی سهم خداپرست و شقاوت جاودانه سهم کافر است. حال بین این دو انتخاب کدام عاقلانه‌تر است؟ آیا عقل اجازه می‌دهد تا خود را درخطر کفر و انکار خدا قرار دهیم و مسیر عذاب جاودانه احتمالی را بپیماییم؟

ج. نتیجه

اگر نتوانستیم با دلیل و برهان وجود خدا را بپذیریم و اگر در سایه برخی شبهات ذره‌ای تردید در دل ما نسبت به خدا ایجاد شد بازهم عقل به ما اجازه انکار خدا وزندگی بدون ایمان را نمی‌دهد بلکه به ما امر می‌کند تا از خطر احتمالی شقاوت ابدی در جهان آخرت به سبب کفر و انکار خدا پرهیز کنیم و طریق زندگی مؤمنانه را در پیش گیریم زیرا تمام عاقلان از «خطرات احتمالی جبران‌ناپذیر» خود را محافظت می‌کنند.

 



[1] ر.ک: بحارالانوار، ج 75، ص 87.

[2] برهان شرط‌بندی، حسن‌یوسفیان، مجله نقد و نظر، ش 29 و 30

[3] اصول کافی، ج1، ص 78.

برهان قماربازان یا شرط بندی

برهان قماربازان یا شرط‌بندی

الف. مقدمه

گاهی در بازی قمار و در یک شرط‌بندی کار به‌جایی می‌رسد که تنها دو گزینه برای انتخاب در مقابل ما قرار می‌گیرد. حال فرض کنید ما قماربازی حرفه‌ای هستیم و وقتی خوب محاسبه می‌کنیم می‌بینیم گزینه یک بدون شک ما را پیروز می‌کند و گزینه دو به‌احتمال به شکستی سخت منجر می‌شود؛ در این‌چنین حالتی انتخاب عاقلانه کدام است؟ بدون شک عقل می‌گوید گزینه یک را برگزین و به‌هیچ‌وجه حتی به گزینه دو نزدیک نیز نشو و به‌قول‌معروف «ریسک نکن»!

در مقاله قبل بیان پاسکال را در خصوص عاقلانه بودن اعتقاد به خدا توضیح دادیم و در این مقاله درصدد تبیین بیشتر دیدگاه او هستیم. او برای اثبات خدا بیانی دارد و نام آن را «برهان شرط‌بندی» یا «قماربازان» می‌گذارد. پاسکال معتقد است تمامی انسان‌ها ـ چه بخواهند و چه نخواهند ـ در قماری این‌چنینی شرکت کرده‌اند و اگر بهره کافی از عقل داشته باشند انتخاب صحیحی انجام خواهند داد.[1]

ب. قمار همگانی

انسان‌ها بر دو قسم هستند: یا گزینه «وجود خدا» را انتخاب کرده‌اند و یا گزینه «عدم وجود خدا» را برگزیده‌اند؛ افراد کمی که در وجود خدا تردید می‌کنند و درنتیجه به هیچ دینی پایبند نمی‌شوند نیز در دسته دوم قرار دارند و عملاً منکر وجود خدا هستند. اینک سؤال این است: انتخاب کدام‌یک عاقلانه است؟ این انتخاب دقیقا شبیه انتخاب در بازی قمار است؛ آیا می‌توان هر دو انتخاب را مساوی دانست و به شانس تکیه کرد؟ پاسخ پاسکال منفی است و معتقد است باید به‌جای شانس از عقل بهره برد.

عقل در این قمار گزینه یکم (وجود خدا) را برمی‌گزیند زیرا انتخاب این گزینه بدون شک به پیروزی در این قمار می‌انجامد اما انتخاب گزینه دو احتمال شکست سختی را در پی دارد.

ج. پیروزی در اعتقاد به خدا

به‌راستی آیا اعتقاد به خدا و درنتیجه بهره‌مندی از یک زندگی پر از آرامش و تکیه دادن به یک موجودی که از همه قدرت‌ها برتری دارد انتخابی پیروزمندانه نیست؟[2] به‌راستی چه کسی از اعتقاد به خدا و درنتیجه تبعیت از دین به شکست رسیده است؟ آیا خوشبخت‌ترین انسان‌ها ـ حداقل به‌حسب توهم خود آن‌ها ـ اهل ایمان و دین‌داران معتقد به خدا نیستند؟ آیا معضل احساس پوچی و بی‌هدفی و هزاران بیماری روحی و روانی که گریبان بسیاری را گرفته است شامل حال مؤمن نیز می‌شود؟ پاسخ این سؤال‌ها روشن است و هر منصف بدون غرضی تصدیق می‌کند که انسان‌های مؤمن حتی اگر بهشتی در انتظارشان نباشد خوب زندگی می‌کنند و با آرامش از این دنیا رخت برمی‌بندند و این پیروزی پرقیمتی است که هرکسی از آن بهره ندارد.

د. احتمال شکست در انکار خدا

اما اگر خدا را انکار کنیم شکستی سخت در انتظار ماست. جهنمی ابدی که زبانه‌های آتش آن هیچ‌گاه به سردی نمی‌رسد[3] و عذابی جاودان که هزاران مرتبه پایین‌تر از آن از توان ما انسان‌های ضعیف بیرون است. این شکست به‌قدری خطرناک است که هیچ عاقلی حتی با احتمال به وجود آن و عدم یقین به آن نزدیکش نمی‌شود. انسان عاقل ریسک نمی‌کند و در مسیری که خطر فراوان در کمین اوست پا نمی‌گذارد.

ه. نتیجه

پاسکال معتقد است در این قمار همگانی عقل می‌گوید گزینه «وجود خدا» را برگزین و گزینه «عدم وجود خدا» را رها کن زیرا با اعتقاد به وجود خدا پیروزی قطعی نصیب تو می‌شود اما با انتخاب «عدم خدا» شکست احتمالی سختی در کمین تو می‌نشیند.[4]

 



[1] ر.ک: همان و دریای ایمان، ص 72.

[2] رعد: 28.

[3] ابراهیم: 29.

[4] جهان غیب و غیب جهان، ص 34.

برهان نظم ۳

برهان نظم

برهان نظم ۲

برهان نظم

برهان نظم ۱

برهان نظم