نبوت ۸

پول

مسئله بعدی که باعث می شه به سمت قانون های الهی بریم و قانون گذاری مردم بی فایده باشه مسئله شک هست.

شک در خیلی چیزها وجود داره. اینکه این قانون گذار از کجا من رو شناخته؟ از کجا نیاز ها و سعادت من رو شناخته؟ تا چه حد شناختش درست بوده و ...

اما بر فرض که همه این شک و شبهه ها از بین بره باز هم یک شک خیلی مهم باقی می مونه و اون هم اینکه «از کجا معلوم قانونگذار به نفع خودش و اطرافیانش قانون گذاری نکرده باشه؟»

من وقتی خودم رو جای قانون گذار می ذارم می بینم ممکن هست که به نفع خودم قانون هایی را وضع کنم یا مثلا از کسی پولی بگیرم و به نفع اون قانونی رو وضع کنم. پس این احتمال در مورد قانون گذار دیگه منتفی نیست.

تا وقتی این شک ها وجود دارد قانون مردم برای مردم ارزش ندارد.[1]



[1] برداشتی از «درس هایی از قرآن سال ۵۸ / عدالت اجتماعی / صفحه۵»

ارزش تو چقدر است؟

ارزش انسان

جسم نر و مادگی دارد، اما روح نر و مادگی ندارد. یعنی زن و مرد روحشان یکیست.[1]

خداوند متعال می فرماید: «من شما را در زمین خلیفه خودم قرار دادم.»[2]، «هر چه در آسمان ها و زمین هست را به تسخیر شما در آوردم»[3]، «آنچه در دریاهاست را برای شما قرار دادم»[4]، «بهترین ساختمان بدن را به شما اختصاص دادم»[5]، «از روح خودم در بدن تو دمیدم».[6]

علاوه بر همه اینها خدا به انسان قدرت انتخاب داده و انسان مجبور نیست کاری رو انجام بده.

اگر انسان اینطوری قدر خودش رو بدونه، کاری به چشمک های توی خیابون داره؟

گاهی اوقات یه غفلت باعث یک عمر پشیمونی می شه. مثل کسی که بر اثر یه غفلت چاقو به چشمش خورده و یک عمر کور شده. مراقب باشیم غفلت نکنیم و این همه ارزش خودمون رو از دست ندیم.



[1] برنامه درس هایی از قرآن سال 85 / زینب زینت پدر / صفحه ۴

[2] سوره مبارکه بقره / آیه ۳۰

[3] سوره مبارکه لقمان / آیه 20 (البته کلمه سخر لکم بیشتر از این یک بار در قرآن آمده است)

[4] سوره مبارکه مائده / آیه 96

[5] سوره مبارکه تین / آیه 4

[6] سوره مبارکه حجر / آیه 29