نبوت ۸

مسئله بعدی که باعث می شه به سمت قانون های الهی بریم و قانون گذاری مردم بی فایده باشه مسئله شک هست.
شک در خیلی چیزها وجود داره. اینکه این قانون گذار از کجا من رو شناخته؟ از کجا نیاز ها و سعادت من رو شناخته؟ تا چه حد شناختش درست بوده و ...
اما بر فرض که همه این شک و شبهه ها از بین بره باز هم یک شک خیلی مهم باقی می مونه و اون هم اینکه «از کجا معلوم قانونگذار به نفع خودش و اطرافیانش قانون گذاری نکرده باشه؟»
من وقتی خودم رو جای قانون گذار می ذارم می بینم ممکن هست که به نفع خودم قانون هایی را وضع کنم یا مثلا از کسی پولی بگیرم و به نفع اون قانونی رو وضع کنم. پس این احتمال در مورد قانون گذار دیگه منتفی نیست.
تا وقتی این شک ها وجود دارد قانون مردم برای مردم ارزش ندارد.[1]
