معنای نظم

معنای نظم

الف. مقدمه

در این مقاله و مقالات بعدی به تشریح «برهان نظم» پرداخته می‌شود. برهان نظم از چه مقدماتی تشکیل‌شده است و چگونه می‌توان به‌سادگی آن را درک نمود؟ این پرسش، پرسش کلی است که در این مقاله و مقالات بعدی به‌صورت کامل پاسخ داده خواهد شد. در این مقاله به مسئله جزئی‌تری می‌پردازیم که فهم آن قبل از ورود به برهان نظم ما را در شناخت بهتر این برهان یاری می‌کند. سؤال مدنظر این است: «نظم به چه معناست؟»

ب. معنای نظم

نظم عبارت است از «هماهنگی بین اجزای یک مجموعه برای رسیدن به یک هدف خاص».[1] طبق این تعریف نظم تنها درجایی صادق است که «مجموعه‌ای از اجزاء» وجود داشته باشند نظیر چند صندلی در یک کلاس و یا چند قطعه مکانیکی برای یک خودرو و یا چند دانه تسبیح و ... اگر رابطه‌این اجزاء به‌گونه‌ای تنظیم شود که هدف خاصی از این رابطه تأمین گردد ما مجموعه این اجزاء را «منظم» می‌نامیم؛ مثلاً اگر صندلی‌ها با ترتیبی خاص پشت سر هم و رو به تخته کلاس و بافاصله مناسبی که بتوان از بین آن‌ها عبور کرد و ... در یک کلاس قرار گیرند ما آن‌ها را منظم می‌شماریم زیرا هدف کلاس را ـ که عبارت است از قرار گرفتن دانش آموزان در مقابل تخته به‌صورت که همه دسترسی به تخته داشته باشند و بتوانند به‌راحتی بین صندلی‌ها حرکت کنند ـ تأمین می‌کنند. حال اگر همین صندلی‌ها روی یکدیگر انباشته شوند و جهت خاصی نداشته باشند و امکان عبور بین آن‌ها وجود نداشته باشد و ... طبعاً ما این وضعیت را «نامنظم» می‌دانیم.

نظم در مثال اجزای خودرو بیشتر خودنمائی می‌کند. رابطه‌این اجزاء به‌گونه‌ای منظم و هدفمند طراحی‌شده است که گاهی ممکن است باز کردن یک پیچ و یا قطع کردن یک اتصال موجب شود ماشین از حرکت بایستد. آری این اجزاء به‌گونه‌ای منظم کنار هم قرار داده‌شده‌اند تا هدف «حرکت خودرو همراه با امنیت» تأمین شود. اگر این اجزاء بدون هیچ رابطه‌ای صرفاً درون یک جعبه آهنین ریخته شوند هرگز هدف مذکور تأمین نمی‌شود و هرگز مجموعه این اجزاء «منظم» خوانده نمی‌شوند.

باید توجه نمود که نظم معنای یکسانی ندارد بلکه همراه با شدت و ضعف است یعنی گاهی یک مجموعه نسبت به مجموعه دیگر منظم‌تر می‌شود و این‌گونه نیست که نظم قابل شدت و ضعف نباشد.[2] در مثال اجزای خودرو به‌راحتی می‌توان دو خودرو را در نظر گرفت که درعین‌حالی که هر دو منظم هستند و تعریف نظم بر آن‌ها صدق می‌کند اما نظم یک خودرو به‌مراتب بیشتر از نظم دیگری است زیرا یکی از آن‌ها هدف مذکور را (حرکت خودرو همراه با امنیت) به‌مراتب بیشتر از دیگری تأمین می‌کند.

ج. نتیجه

نظم عبارت است از ترتیب و هماهنگی خاص بین اجزای بک مجموعه به‌گونه‌ای که آن اجزا بتوانند هدف خاصی را تأمین کنند. نظم معنائی تشکیکی دارد یعنی همراه با شدت و ضعف است به‌گونه‌ای که می‌توان اجزای یک مجموعه را منظم‌تر از اجزای مجموعه‌ای دیگر تصور نمود.

 



[1] الالهیات، ج 1، ص 57.

[2] برای مطالعه بیشتر ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری، ج 4.

معنای توحید

یکی از مواردی که خیلی اوقات توش اشتباه صورت می گیره درک توحید خداست.

خیلی از ما فکر می کنیم که خدا «یکی» هست. اما درستش اینه که با توجه به آیات قرآن خدا «یکتا»ست.[1]

اما تفاوت «یکی» و «یکتا» چیه؟

ما هر چیزی که دور و برمون می بینیم رو می تونیم بهش خطاب «یکی» بکنیم. برای مثال یک کوه، یک ماشین، یک خرما و ... چون برای همه اینها دومی قابل تصور هست.

در واقع «یکی» به اون چیزی گفته می شه که دومیش هم قابل تصوره.

اما خدا اینطور نیست. برای خدا دومی قابل تصور نیست. خدا «یکی» هست که دومی نداره. به همین دلیل می گیم خدا «یکتا»ست.



[1] سوره اخلاص / آیه1

معنای توحید + چند مثال

پسر نوح

معنای توحید اینه که انسان فقط به خدا تکیه کنه. اگه کسی به غیر از خدا تکیه داشته باشه، این شرکه. در قرآن بارها و بار ها کلمات «من دون الله»[1] و «من دونه»[2] اومده.

تو داستان حضرت نوح وقتی حضرت نوح به پسرش می گه ایمان بیار تا خدا تو رو غرق نکنه؛ پسرش می گه: ایمان نمیآرم. وقتی ببینم خدا می خواد منو غرق کنه به کوه پناه می برم.

یعنی در مقابل خدا، کوه رو قرار می ده و به همین دلیل ما این کارش رو شرک می دونیم

البته این موضوع فقط مربوط به پسر حضرت نوح نمی شه. ممکنه ماها وقتی می خوایم همسر انتخاب کنیم زیبایی ش برامون مهم تر از دینش و رضایت خدا باشه. یا ممکنه وقتی داریم شغل انتخاب می کنیم، حقوقش برامون مهم تر از این باشه که ببینیم این شغل چقدر خدایی هست یا نیست.



[1] سوره مبارکه بقره / آیه 165 (البته این کلمه حدود 70 بار در قرآن ذکر شده است)

[2] سوره مبارکه یوسف / آیه 40 (البته این کلمه بیش از 30 بار در قرآن ذکر شده است)