نظم در قرآن کریم

نظم در قرآن کریم

الف. مقدمه

چنانچه گذشت نظم به معنای «هماهنگی اجزاء یک مجموعه برای دستیابی به یک هدف خاص» است. سؤالی که در این مقاله دنبال می‌شود این است که این معنا در قرآن کریم با چه تعبیری به‌کاررفته است؟ خوب است بدانیم که واژه نظم و مشتقات آن هیچ‌یک در قرآن استعمال نشده‌اند بااین‌همه آیات فراوانی از قرآن کریم با واژگانی دیگر به «برهان نظم» می‌پردازند. در ادامه دو مورد از این واژگان تبیین می‌شوند.

ب. اتقان صنع

اولین واژه‌ای که می‌توان آن را معادل نظم دانست واژه «اتقان صنع» به معنای «استواری و استحکام خلق» است. قرآن کریم بابیان این واژه، این حقیقت را گوشزد می‌کند که خلق الهی از هر نقص و فتوری مبرا است و در ضمن بهره‌مندی از نظامی شگرف و محیرالعقول در بهترین نظم ممکن طراحی‌شده است. در کلام الهی می‌خوانیم: «و كوه‏ها را مى‏بينى [و] آن‌ها را [در جاى خود] بى‏حركت مى‏پندارى، درحالی‌که آن‌ها مانند ابر گذر مى‏كنند. این آفرينش خداست كه هر چيزى را محكم و استوار كرده است.»[1]

ب. تقدیر

واژه دیگری که معنای نظم را به ذهن منتقل می‌سازد «تقدیر» به معنای «اندازه‌گیری» است. بدون شک هر نظام هدفمندی از اجزائی ترکیب یافته که هرکدام اندازه و جایگاهی معین دارند به‌گونه‌ای که کوچک‌ترین تغییری در اندازه آن‌ها، ممکن است به‌کل نظم حاکم بر مجموعه خلل وارد نماید. قرآن کریم با به‌کارگیری این واژه این حقیقت را منتقل می‌نماید که در نظام مخلوقات، هر جزئی در جایگاه خود قرار دارد و با اندازه‌ای معین به انجام‌وظیفه‌ای خاص گمارده شده است. دراین‌باره در کلام الهی می‌خوانیم: «بى‏ترديد خدا شكافنده دانه و هسته است؛ زنده را از مرده بيرون مى‏آورد و بيرون آورنده مرده از زنده است؛ اين است خدا، پس چگونه [از حق‏] منصرفتان مى‏كنند؟ * شكافنده صبح [از پرده تاریک‌شب است‏] و شب را براى آرامش قرارداد و خورشيد و ماه را وسيله‏اى براى محاسبه و اندازه‏گيرى زمان، مقرّر فرمود؛ اين است اندازه‏گيرى آن تواناى شكست‏ناپذير و دانا.»[2] امروزه هیچ دانشمندی در نظام اندازه دار امور مذکور تردید ندارد. کوچک‌ترین تغییری در ژنتیک دانه‌های گیاهی و یا کوچک‌ترین تغییری در جایگاه خورشید و ستارگان و ... می‌تواند اختلال‌های بزرگ جبران‌ناپذیری را در این مخلوقات محقق سازد.

د. نتیجه

هرچند واژه نظم در قرآن به کار نرفته است لکن تعابیر دیگری در قرآن کریم نظیر «اتقان صنع» و «تقدیر» از نظم اعجاب‌برانگیزی که در مخلوقات جهان هستی وجود دارد پرده برمی‌دارند.



[1] نمل: 88.

[2] انعام: 95 و 96.

توحید ربوبی در قرآن

قرآن

کلمه «رب» تو قرآن زیاد تکرار شده: «رب العالمین»[1]، «رب العرش العظیم»[2]، «رب السماوات و الارض»[3]، «رب آبائکم الاولین»[4]،« رب المشرق و المغرب»[5] و ... نمونه هایی از کلمه رب تو قرآن هست. بگذریم از اینکه برخی از همین ها هم توی قرآن تکرار شده.

در جای دیگری از قرآن هم اومده که خداوند یکتاست.[6]

از این دو مطلب می تونیم به این نکته برسیم که رب و پروردگار همه اون چیزهایی که در بالا گفته شد یکی هست. نه مثل اعتقادات برخی از گذشتگان که معتقد بودند هر پدیده ای خدایی داره. مثل خدای باران، خدای باد، خدای خورشید و ...

در واقع قرآن بیان می کنه که پروردگار همه جهانیان همون پروردگار آسمان ها و زمین و همون پروردگار پدران گذشته ما و همون پرودرگار مشرق و مغرب و همون پروردگار عرش بزرگ هست.



[1] سوره مبارکه حمد / آیه 2

[2] سوره مبارکه توبه / آیه 129

[3] سوره مبارکه رعد / آیه 16

[4] سوره مبارکه شعراء / آیه 26

[5] سوره مبارکه شعراء / آیه 28

[6] سوره مبارکه توحید / آیه 1 (البته به این مضمون آیات زیادی در قرآن داریم برای مثال سوره مبارکه یوسف آیه 39)

قصص قرآن و بندگی خدا

قصص قرآنی

همونطور که می دونید داستان های قرآن همگی واقعی هستند و هیچکدام داستان های تخیلی نیست.

ما اکثر اوقات هر داستانی رو (چه قرآن و چه غیر قرآنی) تنهایی می خونیم و ازش نتیجه می گیریم. اما توی این نوشته می خوام یک نتیجه کلی از چندین داستان قرآنی رو بیان کنم.

در یکی از داستان ها قرآن می فرماید: برادرای قوی یوسف می خواستند اونو تو چاه بندازند تا همونجا بمونه، ولی ما یوسف رو نجات دادیم و اونو عزیز مصر کردیم.[1]

یکی دیگه از داستان های قرآن می فرماید: ارتش قوی فیل سوار می خواست کعبه رو خراب کنه. اما ما با پرندگانی سنگ به دست جلوی این کار رو گرفتیم.[2]

در داستان دیگه ای قرآن می فرماید: حضرت یونس رو از درون دریا و از درون شکم نهنگ نجات دادیم.[3]

و در داستان دیگه ای هم قرآن می فرماید: فرعون را با همه قدرت نابود کردیم. همان کسی که هر کاری می خواست می کرد و حتی ادعای خدایی هم کرد.[4]

خیلی راحت با یک نگاه گذرا به این داستان ها در کنار هم می تونیم بفهمیم خدا همه این داستان ها رو گفته تا می بفهمیم به غیر از قدرت های مادی و دنیوی قدرت دیگه ای هم وجود داره. در واقع قرآن داره حتی با این داستان ها ما رو دعوت به بندگی خدا می کنه.



[1] سوره مبارکه یوسف / آیات 4 تا 56

[2] سوره مبارکه فیل / آیات 1 تا 5

[3] سوره مبارکه صافات /آیات 139 تا 145

[4] سوره مبارکه نازعات / آیات 17 تا 25